یک سامورایی با شمشیر چوبی

یک سامورایی با شمشیر چوبی

دشوار نیست؛ مصمم باش و پیشرو، و همیشه چون نخستین دیدار فروتن باش.
یک سامورایی با شمشیر چوبی

یک سامورایی با شمشیر چوبی

دشوار نیست؛ مصمم باش و پیشرو، و همیشه چون نخستین دیدار فروتن باش.

لبه تیغ

کتاب «لبه تیغ» سامرست موآم رو خوندم. چقدر دوس داشتم جای «لاری» باشم. اینکه با وجود همه امکاناتی که در اختیارته اما اون چیزی رو دنبال میکنی که میخای و دوست داری بهش برسی: مفهوم و غایت زندگی. 

زندگی می‌تونست به بهترین شکل ممکن برای لاری رقم بخوره. می‌تونست با دختری که عاشقشه ازدواج کنه و در یک شرکت خوب بهترین کار ممکن رو قبول کنه اما در عوض لاری تصمیم می‌گیره به دنبال سوال‌هایی بره که هرکسی اون‌ها را جدی نمی‌گیره. جست‌وجوی لاری برای کشف معنای زندگی اون‌قدر جذابه که خواننده رو به راحتی به دنبال خودش می‌کشونه. 

البته که کار لاری آسون نیست و در واقع میشه گفت کار او راه رفتن روی لبه تیغ هستش. هر لحظه ممکنه به خودش آسیب برسونه و به این موضوع پی ببره که زندگی برای او مفهومی نداره، پی ببره اونچه در جنگ رخ داده قراره تا آخر عمرش او رو آزار بده. اما در مقابل امکان سعادت و رستگاری هم موجود داره.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد