یک سامورایی با شمشیر چوبی

یک سامورایی با شمشیر چوبی

دشوار نیست؛ مصمم باش و پیشرو، و همیشه چون نخستین دیدار فروتن باش.
یک سامورایی با شمشیر چوبی

یک سامورایی با شمشیر چوبی

دشوار نیست؛ مصمم باش و پیشرو، و همیشه چون نخستین دیدار فروتن باش.

جنگ و صلح

افتاده ­ام توی دام روزمره­ گی! از صبح تا شب دور خودم می­چرخم. یه دور تسلسل باطل. از اون وقتایی که خودم رو الکی درگیر می­کنم، بدون هیچ هدفی. حوصله­ ی حرف زدن ندارم، یا حتا خوندن، نوشتن... نمی­دونم این یک سالی که گذشته چند فیلم دیدم، چند کتاب خوندم، چند بار کوه رفتم، چقدر ورزش کردم... اما مهم اینه درست در این لحظه می­خوام خودم باشم، اونی که دوس دارم باشم. موندم کی­ ام و دارم چیکار می­کنم. اون هم درست توی سن 35 سالگی، سنی که خیلی سخته بخوای از نو شروع کنی. هر چی سن بالاتر میره درجه­ ی ریسک میاد پایین و درجه ­ی انزوا میره بالا. از خودم دور افتادم، انگار با یه کشتی اومدم توی یه جزیره­ ی دورافتاده و خودمو جا گذاشتم توی وطنم! وطنی که نیست و نمی­دونم کجاست؟

مسخ شدم، دارم تبدیل میشم به چیزی که ازش می­ترسیدم. توی زندگی فراز و فرود به این شکل زیاد داشتم، دویدن­ های تند و کنار زدن­ های بی­موقع، اما خودم رو بالا کشیدم، اومدم بیرون. الانم وقتِ گذره، باید برگردم، به خوندن، نوشتن، دیدن، شنیدن، دویدن...


پس ­نوشت: ما محکومیم به این که یه وقتایی مایه­ ی دلخوشی کسی باشیم و یه وقتایی آینه­ ی دِقّش. پس در هر صورت بودنمون لازمه!

نظرات 1 + ارسال نظر
بندباز دوشنبه 2 دی 1398 ساعت 05:50 https://dbandbaz.blogsky.com/

زیاد سخت بگیریم به خودمون، فقط خودمون رو اذیت کردیم. زندگی به حد کافی داره فشار میاره، با خودمون یه ذره مهربون تر باشیم. شاید بتونیم برای خودمون اون دوستی باشیم که همیشه آرزو می کردیم پیدا کنیم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد